- قلعه شیرخان (قَ عَ یِ صَ فَ بِ)
ده کوچکی است از بخش مرکزی شهرستان ساوه. سکنۀ آن 53 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
معنی قلعه شیرخان - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(قَ عَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان کلاترزان بخش زراب شهرستان سنندج، واقع در 47هزارگزی شمال خاور زراب و کنار راه اتومبیل رو سنندج به مریوان. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 135 تن، آب آن از چشمه و محصول آن غلات، لبنیات و توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
(قَ عَ اَ یَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستانهای خرمرود شهرستان تویسرکان، واقع در 29 هزارگزی خاور شوسۀ همدان کرمانشاه. موقع جغرافیایی آن کوهستان و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 50 تن آب آن از رودخانه و محصول آن غلات، توتون، کتیرا، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی است راه مالرو دارد و از طریق ولاشجرد اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
(قَ عَ خَ)
لغت نامه دهخدا
قلعۀمحکم و استواری است که در یکی از شهرهای معروف اندلس قرار دارد. رجوع به الحلل السندسیه ج 1 ص 202 شود
(قَ عَ شَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان شیان بخش مرکزی شهرستان شاه آباد، واقع در 16هزارگزی خاور شاه آباد و کنار راه فرعی شاه آباد به هرسم. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 1526 تن است. آب آن از سراب شیان و محصول آن غلات، حبوبات، چغندر قند، صیفی، توتون، لبنیات، میوه جات و شغل اهالی زراعت و مختصر گله داری است. راه اتومبیل رو و دبستان و تپه ای از آثار ابنیۀ قدیم در کنار آبادی وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)